صاحبان املاکی که به دنبال فروش به تنهایی هستند، معمولاً برای صرفه جویی در هزینه خود وارد آن می شوند، نه خاطر هوس یک دوره تصادفی در معاملات املاک.
اما هر عاملی که با رویکرد صحیح مسلح باشد می تواند زره را سوراخ کند و به آنها کمک کند تا ارزشی در رابطه عامل پیدا کنند.
در اینجا نمونه ای برای به اشتراک گذاشتن با مشاور املاک آورده شده است:
—-
شما: سلام، من به تازگی این خانه را برای فروش پیدا کردم، و چند سوال در مورد آن دارم. آیا شما صاحب خانه هستید؟
مالک: بله
شما: عالی! نام من ____ است و با ____ کار می کنم. دلیل تماس من این است که چند خریدار بالقوه برای این خانه دارم که به آن منطقه نیز علاقه زیادی دارند. دوست دارید به من بگویید چه قیمتی برای این خانه می خواهید؟
مالک: 3 میلیارد تومان
شما: باشه! آیا با بنگاه املاک کار می کنین؟
مالک: نه.
شما: میتونم بپرسم چرا؟
مالک: من احساس نمی کنم که بتوانند به من کمک کنند.
شما: متوجه شدم. در گذشته تجربه بدی داشتید؟
مالک: بله.
شما: به من اعتماد کن، نمیخواهم آن تجربه را دوباره زنده کنی. کاری که من می خواهم انجام دهم این است که نکاتی را در مورد فروش در بازار فعلی با شما در میان بگذارم تا به شما کمک کند تا جایی که ممکن است پول در جیب خود داشته باشید. اگر تصمیم گرفتید که می خواهید دوباره با استفاده از یک مشاور املاک بازدید کنید، اطلاعات من را خواهید داشت.
آیا اواخر این هفته برای ملاقات وقت دارید؟
مهم است که با این واقعیت همدلی کنیم که مشتری تجربه بدی با یک نماینده قبلی داشته است. شما باید به آنها نشان دهید که درک می کنید چه چیزی را پشت سر گذاشته اند و اعتماد آنها را دوباره ایجاد کنید. یکی از راههای انجام این کار، ارائه اطلاعات مفید، بدون هیچ رشتهای است.
به محض اینکه به آنها اطمینان دادید که از کار کردن با شما ضرر نخواهند کرد، قراری را برای جلسه بعدی بگذارید.